- ۳۳ نظر
- ۱۹ تیر ۹۴ ، ۰۶:۱۲
آخر از هجرِ شما نورِ خدا می میرم
منتظَر، منتظِر از داغِ شما می میرم
جمکران سعی و صفا مشهد نورِ هشتم
پی ات یک روز در این سعی و صفا می میرم
مکه ای مدینه ای در یمنی یا شامی ؟!
تو خبر داری که آخر به کجا می میرم...
دارم امید که مابین حسین و عباس (علیهما السلام )
پا رکابت شب جمعه کربلا می میرم...
در خیالم شده ام محتضر از دوری تو
وای بر من نکند از تو جدا می میرم
به محیطِ دلِ بیچاره و پر آشوبم
نرسد فیض حضورت، ز بلا می میرم
ترس دارم که بیایی و نباشم آقا
آخرش بین همین خوف و رجا می میرم !
این همه فاصله از غفلت همچون من هاست 1
( نادم ) از این همه دوری ز شما می میرم
عکس: وبلاگ توابین
1 - علما و اساتید بزرگ میفرمایند ظهور امام زمان چنان نزدیک شده که اگه یک وقتی تو این حدودا یکی دوسال اخیر اتفاق نیفتاد، اون وقت بدونید غفلت کردید و بدا حاصل شده و ظهور عقب افتاده !!!
+ واقعا بهترین و بزرگ ترین و سرعت بخش ترین وسیله ظهور، آمادگی یاران نیست ؟ ما چقدر آماده ایم؟!
++ حقیر سراپا تقصیر اگه زنده بودم بعد از شبهای احیاء و شرایط طوری بود که قرار به بودن در فضای مجازی بود! خدمت عزیزان هستم.
التماس دعا، یاعلی...
یارب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجة
شهدا
شمعِ
محفلِ
بشریت اند...
پس
باید
پروانه شد به دورشان
همان هایی که عند ربهم یزرقون هستند... 1
1- ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
+ خوب که پروانه باشی، شاید شهیدت کنند...
++ خوب که پروانه باشی، شاید شهیدت کنند اما همچنان در دنیا باشی تا پروانه بسوزانی!!! ( اللهم احفظ امامنا )
باز دلم تنگ شده ای خدا
هوای دل هوای سوز و دعا
به سینه ام غمی نشسته شها
گوش نما دردِ دلِ این گدا
درد جدایی و پریشانی ام
غم تباهی و پشیمانی ام
چه روزها که بی تو سر کرده ام
چه لحظه هایی که هدر کرده ام
چه گویم از این همه بی حاصلی
چه گویم از دوری و از باطلی
چه گویم از وسوسه های شیطان
چه گویم از دردِ فراق و هجران
چه گویم از نماز بی توجه
عبادت و نیاز بی توجه
چه گویم از غفلت و دل مردگی
ثانیه هایِ پستِ افسردگی
چه گویم از شرکِ خفی و جلی
دوری ز صاحب الزمان از ولی
چه گویم از کفرِ نهفته در دل
چه گویم از کشتیِ مانده در گِل
چه گویم از نفاق و کبر و ریا
ثانیه هایِ خشکِ پُر ادعا
خلاصه گفتم به سخن بیاید
خوب تو میدانی ز من چه آید !!
چه گویم از نیمه شب و اشک و آه
رهایی پرنده از قعرِ چاه
گر که گناه من فراوان بُوَد
بخشش و لطف تو سر از آن بُوَد
دوباره ( نادم ) به تو رو نموده
به روی او نیار... او که بوده...
- شعر : حدودا سال 86 -
+ رحلت (به دلیل سطح پایین ما از معارف) و در اصل شهادت بی بی جان حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت (اینکه فقط بعد اقتصادی کمک ایشان به حضرت رسول بُلد شده، ظلم بزرگی به ایشان، بی بی جان! مارو ببخشید...)
+ این روزها بزرگان خبر نزدیکی ظهور رو میدن و من همچنان خسته و شکوه گر و بی حرکت!